TY - JOUR ID - 27652 TI - هایدگر و ذاتمندی انسان JO - فصلنامه علمی پژوهشی قبسات JA - QABASAT LA - fa SN - 1029-4538 AU - سهرابی‌فر, محمد تقی AD - عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی Y1 - 2017 PY - 2017 VL - 22 IS - 84 SP - 107 EP - 138 KW - واژگان کلیدی: انسان KW - هایدگر KW - ذات KW - ذاتمندی KW - پدیدارشناسی KW - هرمنوتیک DO - N2 - هایدگر در فلسفه خود به مسئله وجود ­و هستی می‏پردازد. از نظر او ذات هستی به نحو عینى قابل فهم نیست و برای تفسیر آن باید به تفسیر هستی انسان، یعنی دازاین پرداخت. هایدگر تفسیر دازاین را در قالب پدیدارشناسی و هرمنوتیک خاص خود ارائه می‏دهد، سپس آن را در جهت شناخت هستی به کار می‏گیرد. در دیدگاه او هستی انسان در برابر جهانِ هستی و سایر موجودات حالت گشودگی داشته، دارای امکانات است؛ ازاین‏رو دازاین به عنوان امر وجودی روزنه­ای به سوی هستی قلمداد می­شود. دازاین بر خلاف دیگرموجودات داراى ماهیت ثابت و مشخص نیست؛ ازاین‏رو تعریف انسان به حیوان ناطق و دیگرتعریف‏ها صحیح نیست. هایدگر در هرمنوتیک خود معتقد است انسان هیچ‌گاه با ذهن خالی سراغ فهم نمی­رود، بلکه پیش‏داشت­ها و منظرگاهای وجودی او را در هر فهمی همراهی می­کنند و فهم انسان مسبوق به ساختاری است که در او تثبیت شده است؛ زیرا دازاین گذشته، تاریخ و فرهنگ دارد و انسان با این شاکله خاص سراغ فهم‎های جدید می­رود و بدین‏گونه هر انسان با فهمی متفاوت، ذات و ماهیتی متفاوت خواهد داشت. سخن این است که آیا نظریه هایدگر منجر به نفی هرگونه ذات ثابت برای انسان می‏شود یا نه؟ برخی نتیجه­ نگرش هایدگر را نفیِ سرشت و ماهیت مشترک و ثابت برای انسان دانسته­اند؛ اما به نظر نگارنده گرچه این استنتاج تا حدودی منطقی به نظر می‏رسد، پیچیدگی فلسفه هایدگر و برخی تفاسیر و عباراتِ او مانع از قطعیتِ این استنتاج است. در عین حال سخن هایدگر از زوایای متعدد قابل نقد است؛ زیرا برخی امور به‏طورمسلّم در ذات انسان به عنوان امر ثابت نهفته است و تفاوت‏ها مربوط به تفاوت در استعدادهای شکفته و نشکفته است؛ از سوی دیگر در میان تعابیر هایدگر و برخی مفسرانِ او می‎توان نوعی ثبات در ذات انسان را سراغ گرفت. UR - https://qabasat.iict.ac.ir/article_27652.html L1 - https://qabasat.iict.ac.ir/article_27652_70455ce8ed17de36b10474e1fb52fb65.pdf ER -