تطوّر قاعده بسیط الحقیقة در فلسفه اسلامی و دستاوردها و نتایج آن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه قرآن و حدیث. دانشگاه حضرت معصومه(سلام الله علیها) قم

2 دانش‌آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم

چکیده

قاعده «بَسیطَةُ الْحَقیقَةِ کل‌الأشیاء و لیس بشیء منها» از مهم‌ترین مباحث موجود در مبحث الهیات بالمعنی الاخص است که صدرالمتألهین مدّعی شده‌ است کسی به غیر از فلوطین و او بر آن اطلاع پیدا نکرده ‌است. اما آیا دیگر فلاسفه در تطوّر و تکامل مفاد قاعده مؤثر بوده‌اند؟ تکامل این قاعده، چه مشکلات فلسفی را حل کرده و چه دستاوردهایی در حکمت صدرایی به بار نشانده است؟ با توجه به اینکه این قاعده در دو ساحت وحدت در کثرت و ساحت کثرت در وحدت قابل معناکردن می‌باشد، این نوشته بر آن است با اثبات اینکه ملاصدرا در فهم اصل این قاعده، در هر دو ساحت، وام دار آیات و روایات و شهودات عرفاست، سعی کرده‌ است تطور این قاعده را در میان فلاسفه قبل از ملاصدرا به روش توصیفی-تحلیلی در معرض نقد و کاوش قرار دهد. از این رو فلوطین سعی کرد مفاد این قاعده را در هر دو ساحت بیان کند. اما فارابی، شیخ اشراق و میرداماد، تنها در ساحت کثرت در وحدت، با چشم پوشی از مبانی‌شان در تطور این قاعده نقش داشته‌اند. نیز ملاصدرا و پیروانش در سیر تکامل حکمت متعالیه در موارد عدیده‌ای، مثل رابطه ذات باری تعالی با علمش یا رابطه نفس با قوایش، از این قاعده در هر دو ساحت استفاده کرده‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Development of the Simple rule of Truth in Islamic Philosophy and its Achievements and Results

نویسندگان [English]

  • Sayyed Ziaoddin Olyanasab 1
  • Ibrahim Poorali 2
1 Associate Professor at Hazrat-e-Masoumeh University, Qom, Iran,
2 Graduated of 4th level at Qom Seminary
چکیده [English]

The "the simplicity of the reality (al-ḥaqīqa) of all things and the licks of something from them" rule is one of the most important topics Theology in particular that Mulla Sadra claims that no one other than Plotinus and he found out about it. And also the development of this rule, what philosophical problems has it solved and what achievements has it brought about in Sadra’s philosophy? Considering that this rule can be understood in the realm of unity in plurality and the realm of plurality in unity, this article is based on it by proving that Mulla Sadra, in understanding the principle of this rule, is indebted to the verses, hadiths, and intuitions of mystics in both realm, has tried to expose the development of this rule among the philosophers before Mulla Sadra to criticism and analysis in a descriptive and analytical method. Therefore; Plotinus tried to express the content of this rule in both realms. But Farabi, Suhrawardi and Mirdamad played a role in the development of this rule only in the realm of plurality in unity, ignoring their foundations. Also, Mulla Sadra and his followers have used this rule in both realms in the course of the development of the Transcendent theosophy in many cases, such as the relationship between the God and its knowledge, or the relationship between the soul and its powers.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Simplicity of the Reality
  • Mulla Sadra
  • Plotinus
  • Farabi
  • Suhrawardi
  • Mirdamad
  • Unity in Plurality
  • Plurality in Unity
  1. ابراهیمی‌دینانی، غلامحسین (1360). قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی. تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
  2. ابن‌عربى، محی‌الدین (2003م). کتاب ‌المعرفة. چاپ اول، دمشق، دار التکوین للطباعة و النشر.
  3. استرآبادى، محمدتقى (1358ش). شرح فصوص‌ الحکم. تهران، دانشگاه تهران‏.
  4. سبزوارى‏، ملاهادی (1383ش). اسرار الحکم. چاپ اول، قم، مطبوعات دینى‏.
  5. سبزواری، ملاهادی (1385). شرح‌ الاسماء او شرح دعاء جوشن ‌الکبیر. تهران، دانشگاه تهران.
  6. سبزواری، ملاهادی (1369- 1379). شرح منظومه. چاپ اول، تهران، ناب.
  7. سجادى‏، سیدجعفر (1373). فرهنگ معارف اسلامى. چاپ سوم، تهران‏، دانشگاه تهران‏.
  8. سجادى، سیدجعفر (1379). فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا. تهران‏، وزارت فرهنگ وا رشاد اسلامى‏.
  9. سماهیجى، عبدالله بن‌ صالح (1396ق). الصحیفة العلویة و التحفة المرتضویة. ترجمه رسولى، چاپ سوم، تهران، اسلامی.
  10. شریف، زهرا (1389). تبیین قاعده بسیط الحقیقه و دو ساحت مختلف از آن در مکتب صدرایی. مجله پژوهش‌های فلسفی کلامی، 43، 29–50.
  11. شهابی ‌خراسانی، محمود (1355). النظرة الدقیقة فی قاعدة بسیط الحقیقة. تهران، انجمن فلسفی شاهنشاهی ایران.
  12. شیخ اشراق (1375). مجموعه مصنفات شیخ اشراق. تهران‏، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى.
  13. طوسى، محمد بن‌ الحسن (1411ق). مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد. چاپ اول، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة.
  14. علامه‌طباطبایی، محمدحسین (1374). المیزان. ترجمه موسوی همدانی، چاپ پنجم، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
  15. علامه طباطبایی، محمدحسین (1388). نهایة الحکمة. چاپ سوم، قم، موسسه امام خمینی ره.
  16. فتال نیشابورى، محمد بن احمد (1375). روضة لواعظین وبصیرة المتعظین. چاپ اول، قم، رضی.
  17. فارابى، ابونصر (1381). فصوص ‌الحکمة و شرحه. شارح السیداسماعیل غازانى، چاپ اول، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
  18. فلوطین (1366). دوره آثارفلوطین (تاسوعات). ترجمه لطفی، چاپ اول، دو جلدی، تهران، خوارزمی.
  19. فلوطین (1413ق). اثولوجیا. چاپ اول، قم‏، بیدار.
  20. فنارى، شمس الدین محمد (1374). مصباح الأنس بین المعقول و المشهود. چاپ اول، تهران، انتشارات مولى.
  21. قیصرى، داود (1375). شرح فصوص الحکم. چاپ اول، تهران، علمى و فرهنگى.
  22. کلینى، محمدبن یعقوب (1407ق). الکافی. چاپ چهارم، تهران، الاسلامی.
  23. ملاصدرا، محمد (1981م). الحکمة المتعالیة فى الاسفارالعقلیة الاربعة. چاپ سوم، بیروت‏، دار احیاء التراث‏.
  24. ملاصدرا، محمد (1360). الشواهد الربوبیة فى المناهج السلوکیة.چاپ دوم‏، مشهد، المرکز الجامعى للنشر.
  25. ملاصدرا، محمد (1363). المشاعر.چاپ دوم‏، تهران‏، کتابخانه طهورى.
  26. میرداماد، محمدباقر (1381). مصنفات میرداماد. چاپ اول، ‏تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
  27. میر داماد، میر محمد باقر (1380). جذوات و مواقیت. تهران، ‏ میراث مکتوب‏.
  28. یزدان پناه، سیدیدالله (1391). حکمت اشراق. چاپ دوم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.